فقر پدیدهای سراسری در تمام جهان است که انسان را به تلاشی طاقتفرسا، بدون نتیجه و همیشگی برای بقا وادار میکند. عدم وجود فرصتهای برابر در زمینههای آموزشی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، بهداشتی و درمانی، شرایطی را ایجاد میکند که کودکان متولد شده در خانوادههای فقیر، از بدو تولد از حق برخورداری از یک زندگی عادی محروم میشوند.
اگرچه واژه فقر همیشه ابعاد اقتصادی این موضوع را در ذهن تداعی میسازد اما فقر اقتصادی ریشه ایجاد فقر آموزشی، فرهنگی و بهداشتی در جامعه خواهد شد و هر روز بر پیچیدگی این موضوع افزوده میشود.
به همین دلیل برنامههای زیرساختی برای کاهش فقر و آسیبهای اجتماعی ناشی از آن، از الزامات اساسی همه دولتهای جهانی است.
در این مقاله تلاش میکنیم نقش آموزش و تحصیل را در کاهش فقر در جامعه بررسی کنیم
آنچه در این مقاله میخوانید:
- راهکارهای مقابله با فقر چیست؟
- رایطه فقر و آموزش در سراسر جهان چگونه است؟
- آموزش چگونه به کاهش فقر کمک میکند؟
- چالشهای فراگیری آموزش برای کاهش فقر در سطح جامعه
راهکارهای مقابله با فقر چیست؟
عدم دسترسی به حداقل رفاه زندگی برای برخی از اقشار جامعه، یک چالش اساسی در همه کشورهاست. پرسش اصلی ما در این مقاله این است که اجتماع و دولتها چه ابزارهایی برای کاهش فقر مالی و جلوگیری از آسیبهای اجتماعی در دست دارند؟
آیا دسترسی به منابع آموزشی و گذراندن دوران تحصیلی میتواند سرنوشت خانوادههای فقیر ا تغییر دهد؟ آیا ایجاد دسترسی همگانی به آموزش میتواند فاصله طبقاتی و درآمدی اقشار یک جامعه را کاهش دهد؟ و مهمتر از همه ایا امکان ایجاد فرصتهای برابر آموزشی و تحصیلی برای همه وجود دارد؟
دانشمندان زیادی مبارزه با فقر را مستلزم شناخت عوامل موثر بر آن میدانند. نابرابریهای اجتماعی، فقدان آموزش و آگاهی، زیرساختهای ضعیف کشورها، خدمات عمومی ضعیف، فقدان شغل و منابع درآمدی و در برخی موارد موقعیت جغرافیایی از جمله عواملی هستند که میتوانند زمینهساز فقر در کشورها باشند.
در این مقاله به یکی از مهمترین عوامل یعنی تاثیر آموزش بر کاهش فقر در اجتماعی و آسیبهای ناشی از آن میپردازیم.
رابطه فقر و آموزش در سراسر جهان چگونه است؟
فقر در حوزه آموزش در سراسر جهان به دو دسته کلی تقسیم میشود:
- بازماندگی از آموزش و برخورداری از حق تحصیل
- عدم دسترسی به منابع آموزشی لازم و با کیفیت و یا عدم بهرهمندی مطلوب از آن
بازماندگی از آموزش و برخورداری از حق تحصیل خود به تنهایی میتواند پرورش نبوغ و بالفعل ساختن پتانسیلهای بالقوه کودکان، نوجوانان و جوانان یک جامعه را مختل سازد. گروهی از شهروندان که به دلایل مختلف درگیر این نوع از فقر آموزشی هستند نمیتوانند آمادگی و اعتماد به نفس لازم برای حضور در موقعیتهای اجتماعی و پذیرش مسئولیتهای مهم را در خود ایجاد کنند و همین موضوع باعث ادامهدار شدن ریشههای فقر و نابرابریهای اجتماعی خواهد شد.
از سمت دیگر افرادی که به منابع آموزشی با کیفیت دسترسی نداشته اند به جنبه پنهان فقر آموزشی گرفتار میشوند که خود آسیبهای اجتماعی مختلفی را بهدنبال خواهد داشت. یکی از تاثیرات منفی این نوع از فقر آموزشی، مشابه با پیامدهای محرومیت از تحصیل،یعنی عدم دستیابی به مهارتهای شغلی لازم جهت حضور در اجتماع است. اما تاثیر منفی دیگری که عدم بهرهمندی مطلوب از منابع آموزشی با کیفیت خواهد داشت، اعتماد بهنفس کاذب و اظهارنظرهای غیرتخصصی در مسائل مهم خانوادگی و اجتماعی است. این گروه از افراد خود را در همه موضوعات صاحب نظر میدانند و با دیدگاه نادرست خود عامل بسیاری از تصمیمگیریهای اشتباه در مسائل خانوادگی و زیرساختهای اجتماعی میشوند.
تمرکز اصلی ما در این مقاله بر ایجاد حق تحصیل همگانی و مطابق با استاندارد آموزشی کشورها و تاثیر آن بر کاهش فقر اجتماعی است.
آموزش چگونه به کاهش فقر کمک میکند؟
دانشمندان برجسته جهانی همچون سن, شولتز و بکر؛ راهحل رهایی از فقر را در آموزش اصولی و سرمایهگذاری بر نیروی انسانی جوان کشورها میدانند. به گفته دانشمندان و کارشناسان مسائل اجتماعی، آموزش و آگهی در سطح جامعه، مولفهای بسیار مهم و ارزشمند است که علاوه بر افزایش دانش تئوری نیروی کار یک کشور، قابلیتها و مهارتهای فرد و خانواده را ارتقاء میبخشد. این موضوع قدرت انعطاف و انطباق با شرایط روز و حل مشکلات را تقویت و زمینه خود اشتغالی را نیز برای افراد ایجاد میکند.
توسعه توانمندیها در بلندمدت به توسعه شغلی انجامیده و با بهبود وضعیت معیشتی فرد و خانواده، انگیزه و امید برای تغییر شرایط و برنامهریزی آینده افزایش مییابد.
اگر بخواهیم بر اساس نظریه اقتصاد خرد این موضوع را بررسی کنیم باید چنین بگوییم که: « دستمز یک نيروی كار، متناسب با بهرهوری نهايی او تعیین میشود و آموزش از مهمترين عوامل تعيينكننده كارايي و بهرهوری نيروی كار در جایگاههای مختلف شغلی است.» بر اساس این نظریه هر چه سطح آموزشی و مهارتی فرد افزایش یابد، درآمد و فرصتهای شغلی اون نیز افزایش مییابد و فرد با مشارکت اجتماعی مناسب میتواند به امکانات آموزشی، بهداشتی، فرهنگی و درمانی دسترسی بیشتر و راحتتری داشته باشد و با گذر زمان از بند فقر رهایی یابد.
به عبارت دیگر سرمایهگذاری بر آموزش و مهارتهای نیروی انسانی، بر توسعه اقتصادی جامعه و درآمد بیشتر گروههای فقیر تاثیرات مثبتی خواهد داشت. جمله معروفی بهصورت خلاصه و کامل اهمیت آموزش در کاهش فقر را اینگونه بیان میکند: «هيچ جامعه تحصيلكردهاي فقير نيست و هيچ جامعه بيسوادی ثروتمند نيست.»
چالشهای فراگیری آموزش برای کاهش فقر در سطح جامعه
تا اینجا به اهمیت آموزش و چگونگی اثرگذاری آن بر کاهش فقر در جامعه پرداختیم. اما آیا فراهمسازی بسترهای آموزش برای دسترسی همگان به راحتی امکان پذیر است؟ در ادامه برخی از مهمترین چالشهایی موجود بر سر راه فراگیری آموزش را برشمردیم:
- بودجه ناکافی آموزش و پرورش
- کمبود معلم نسبت به دانشآموز
- عدم دسترسی بسیاری از اقشار کمدرآمد به مدارس باکیفیت
- نارضایتی معلمان از حقوق و دستمزد
- نبود فضای مناسب و کافی برای تحصیل
- فقدان مهارت و دانش لازم در میان تعدادی از معلمان
- در دسترس نبودن زیرساختهای ارتباطی برای دانشآموزان مناطق محروم
با وجود این چالشها، ظرفیتهای مناسب اجتماعی میتواند در رفع بخشی از این چالشها کمککننده باشد. موسسه ستارگان درخشان با توجه و تمرکز بر این موضوع تلاش دارد نیتهای خیرخواهانه و مهارتهای تمامی اقشار جامعه را در یک بستر کارآمد گرد هم آورد و با همیاری خیرین و نیکوکاران داخل و خارج از کشور سهمی در فراهمسازی امکانات تحصیلی و پرورش استعدادهای دانشآموزان و دانشجویان کشور عریزمان ایران داشته باشد.
دیدگاه وارد شد